خاطره ای از یک کارمند شبکه بانکیبه یاد دارم وقتی یک لیست پرداختی برای کارکنان وارد اتاق کارم می شد با تمام تلاش سعی می کردم که اگر شده همان روز کاری بدست همکاران برسد. همین ذوق و شوق واریز وجه به حساب کارگران یک شرکت حتی وقتی کارپرداز آنها لیست را در ساعات پایانی هفته می آورد هم داشتم و وقتی با اعتراض دیگران مواجه می شدم که خوب حالا که اینقدر دیر آورده اند باشد برای شنبه، دلیل می آوردم که وقتی پول به حساب آنها باشد پایان هفته بهتری می توانند داشته باشند.اما این روزها که بی تفاوتی آزار دهنده کارفرمایان و مدیران ارشد نسبت به حق و حقوق دیگران چه برسد توجه به دلخوشی هاشان را می بینم بارها وبارها به چرایی این همه تفاوت نگاه ما و آنها می اندیشم.براستی چرا این روزها همه نسبت به هم بی تفاوت و حتی دچار بغض و کینه شده ایم؟ اگر با یک نگاه
جامعه شناختی بخواهیم پاسخی برای این پرسش بیابیم توجه به این نکته در زندگی مدرن مهم است که "دولت ها و ملت ها در کنش و واکنش های رفتی و برگشتی می توانند خطاهای یگدیگر را برطرف و اصلاح کنند یا اثر منفی بر یگدیگر داشته و سبب ریزش
ارزش های متعالی در اجتماع بشوند" برای مثال وقتی ملتی مدام شاهد چالش های سخت و مانع تراشی ها و ایرادهای بی مورد و بر خلاف عقل و منطق برای افراد فرهیخته و بافرهنگ و هنرمندش باشد به این نتیجه می رسد که اینگونه زیستن تاوان سنگینی دارد و برای دور ماندن از این همه آزار و اذیت توسط قشری که نه زحمت مشکلات رسیدن به مدال ها و افتخارات واقعی ملی و بین المللی را می فهمند و نه سختی ها و از خود گذشتگی های پایبندی به اصول
اخلاقی و انسانی را درک کرده اند. پس سعی می کند جوری زندگی کند که کمتر آسیب ببیند و مورد آزار و اذیت قرار گیرد و این می شود آیا مایلید عینک تون را عوض کنید ؟...
ما را در سایت آیا مایلید عینک تون را عوض کنید ؟ دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 629khordad13880 بازدید : 30 تاريخ : دوشنبه 29 آبان 1402 ساعت: 13:55